دانش آموخته دوره دکتری در رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران، و مدرس دانشگاه فرهنگیان همدان
چکیده
سجع یکی از تمهیداتی است که امیر بیان(ع) به کار برده تا به نوعی تناسب و آهنگ در سخن ایجاد کند و ضمن دور ساختن کلام از نثر عادی، فقدان وزن- در توجیه و القای احساس و عاطفه خاص- را جبران نماید. کاربرد هنرمندانه و به جا از این شیوهی رونقافزای سخن، زنگار تکلف و تصنع را از کلام ایشان زدوده است؛ بهطوریکه همه- به گونه ارتجالی و فیالبداهه- در زبان جاری نشده، در ذهن مخاطب نقش میبندد؛ از این رهگذر نه تنها به سخن رنگ تکلف نمیپاشد، بلکه زیباتر میکند. این در حالی بود که غالب سخنپردازان عرب این شگرد ادبی را به حد تکلف رسانده بودند تا آنجا که سخن را از ریخت و زیبایی میانداختند؛ چنانکه بنابر گفته جرج جرداق نویسنده نامی مسیحی در نهجالبلاغه «با وجود وفور و فراوانی جملههای متقاطع، موزون و مسجع از تصنع بسی دور، و به طبع سرشار او بسی نزدیک است» (جرداق؛ 1384: 28). امام(ع) با گزینش مجموعه ای از گوش نوازترین فواصل آهنگین، و مناسبترین پاره های مسجع، در کنار سایر فزآینده های موسیقایی، توانسته عواطف و احساسات درونی خود را به زیباترین شکل به خواننده برساند. پژوهش حاضر در پی آن است با روش کتابخانه ای؛ و استفاده از شیوه ی تحلیل ساختار و محتوا، ویژگیهای موسیقایی سجع را در سخنان حضرت بسنجد، وپیوند آن با موضوع را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.