دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
ارزیابی آموزه «نفی صفات» در نهجالبلاغه در اندیشه ابنمیثم بحرانی
1
16
FA
رحمان
عشریه
استادیار گروه تفسیر دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم قم
oshryeh@yahoo.com
10.22084/nahj.2019.14578.2180
توحید صفاتی، بیانگر رابطه صفات ثبوتی حقیقی با ذات الهی است و در آن سه دیدگاه عمده مطرح است: زیادت صفات بر ذات (دیدگاه اشاعره)، نیابت ذات الهی از صفات (دیدگاه معتزله) و عینیت صفات با ذات الهی (دیدگاه امامیه). امیرالمؤمنین(ع) در خطبه اول نهجالبلاغه، کمال اخلاص را نفی صفات از ذات الهی میداند: «<strong>کَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ</strong>». تفسیرهای متعددی در تبیین این روایت، عرضه شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تحلیل و ارزیابی آموزه «نفی صفات» در نهجالبلاغه به بررسی این مسئله در اندیشه ابنمیثم بحرانی پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص میشود که ابنمیثم بحرانی در حوزه هستیشناسی، نظریه نفی صفات حقیقی الهی را پذیرفته و آن را با فرهنگ دینی بهویژه فرهنگ <em>نهجالبلاغه</em> هماهنگ میداند و در حوزه معرفتشناسی، صفات الهی را اعتبارات عقلی میداند. اعتبارات عقلی در اندیشه ابنمیثم، برگرفته از نظام فلسفی سهروردی است و بیانگر مفاهیم ذهنی صرف در مقابل مفاهیم ماهوی است. در دیدگاه ابنمیثم میان مفاهیم منطقی و مفاهیم فلسفی خلط گردیده و صفات الهی در شمار مفاهیم منطقی قلمداد شده است.
توحید صفاتی,نهجالبلاغه,عینیت صفات با ذات,نفی صفات,ابنمیثم بحرانی
https://nab.basu.ac.ir/article_2818.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2818_6293eb5e1d4f8ccf041d8b65ce58e17e.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
تحلیل خطبۀ 221 نهجالبلاغه بر مبنای مؤلفههای آشناییزدایی معنایی و ساختاری
17
33
FA
مریم
اطهری نیا
کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی
hadisathary@gmail.com
مصطفی
کمالجو
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه مازندران
kamaljoo@gmail.com
حسین
یوسفی آملی
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه مازندران
hoseinyosofi@yahoo.com
10.22084/nahj.2019.17197.2110
آشناییزدایی که از دستاوردهای مکتب فرمالیسم روس است، شامل تمامی شگردها و فنونی است که نویسنده با بهرهگیری آگاهانه از آنها، کلام را از شیوۀ معمول خارج ساخته و مفاهیم موردنظرش را با زبانی ناآشنا ارائه میدهد تا با انحراف از زبان معیار و به تأخیر انداختن مخاطب در دریافت معنای متن، کلام خویش را برجسته نماید و سبب لذّت ادبی مخاطب شود. خطبۀ 221 نهجالبلاغه از جمله خطبههای مهم و تأثیرگذاری است که امیرمؤمنان با بهرهگیری از زبان ادبی و با تصرّف در ترکیب و ساختار جملات آن، دست به آشناییزدایی زده است. لذا تحلیل و بررسی خطبۀ مذکور بر این مبنا حائز اهمیت است و میتوانـد زوایای نهفتۀ هنری و بـرجـستگیهای آن را فرادید مخاطب قرار دهد. این نوشتار با روش توصیفی– تحلیلی و با الهام از مؤلفههای آشناییزدایی معنایی و ساختاری به واکاوی خطبۀ یادشده پرداخته است و به این نتایج دست یافت که امام(ع) در حوزۀ معنایی و در محور جانشینی با بهکارگیری استعاره و کنایه و در محور همنشینی با استفاده از مجاز و تشبیه و در حوزۀ ساختاری با استفاده از شگردهایی چون؛ تقدیموتأخیر، التفات و حذف، بافت روایی خطبه را فراتر از متون عادی قرار داده و مفاهیم موردنظرش را به زیباترین صورت ممکن به تصویر کشیده است. در واقع امام(ع) با گریز از مؤلفههای شناخته شدۀ معنایی و نحوی و با به تأخیر انداختن مفاهیم موجود در خطبه سبب آشناییزدایی و بهتبع آن برجستگی خطبه شده و توان القای مفاهیم را به اوج رسانده است.
آشناییزدایی,برجستهسازی,معنا,ساختار,نهجالبلاغه
https://nab.basu.ac.ir/article_2819.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2819_50f1756c9637da2977138dce7a983d11.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
سیمای «دیگری» در سخنان امام علی(ع)
35
50
FA
رمضان
رضائی
استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
drr_rezaei@yahoo.com
10.22084/nahj.2019.15317.1978
از نظر فلاسفه، شناخت فرد بهخاطر چندبعدی بودن آن، تنها از طریق مطالعة جنبههای شخصیتی وی حاصل نمیشود؛ بلکه لازم است ساحتهای دیگر از جمله ارتباط با سایر انسانها نیز لحاظ شود. اینجا بود که مفهوم «خود» و «دیگری یا دیگر بودگی» در فلسفه مطرح شد. این مفهوم بهوسیله باختین از فلسفه وارد ادبیات شد. وی در ادبیات طرح مباحثی چون دیگری، گفتگو و غیره را در بازخوانی متون گـذشته مؤث«ر میدانست. نهجالبلاغه یکی از همین متنهایی است که اتفاقاً گفتگو در آن نقش زیادی دارد. بهبیاندیگر قسمت عمدة نهجالبلاغه گفتگوی امام با مردم است که در جهت پاسخ به پرسشی یا در واکنش به امری و یا غیر اینها ایراد شده است و همة اینها در جهت افق مفهومی شنونده قرار دارد. یافتههای این جستار بیانگر آن است که دیگری برای امام، گروههای مختلف مردم از قبیل نزدیکان، حاکمان، منافقان، دشمنان و غیره هستند که از موضع امام در قبال هریک از آنها «من/ خود» متعالی امام برای شنوده و خواننده مشخص میگردد. حال سؤال اصلی این است که «دیگری یا دیگران» در کلام امام چگونه نمود پیدا کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش از شیوة تحلیلی ـ توصیفی با تکیه بر مطالعة اسنادی بهره برده و در تجزیهوتحلیل اطلاعات از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.
امام علی(ع),نهجالبلاغه,باختین,خود و دیگری,فلسفه و ادبیات
https://nab.basu.ac.ir/article_2820.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2820_8a110a05bd6ad251c0471b8275d2a5a0.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
شرح و تفسیر نامه 53 امام علی علیهالسلام باتاکید بر دیدگاه هرمنوتیکی امیلیو بتی (بررسی موردی شرح و تفسیر قزوینی، فیضالاسلام و مکارم شیرازی)
51
67
FA
آفرین
زارع
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیراز
dr.afarin.zare@hotmail.com
رویا
محمدی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز
royamohammadi686@yahoo.com
10.22084/nahj.2019.16825.2079
هرمنوتیک میکوشد با به قاعده درآوردن فهم، بر فاصله میان متن و مفسر آن غلبه کرده، در فهم متن به خواننده کمک کند. تفکر در مورد متون مقدس و نحوه فهم آن یکی از دغدغههای مفسران و مترجمان این متون بوده است، زیرا فهم آن دارای خصوصیتی است که لزوم توجه به مراد گوینده (مؤلف) را ضروری مینماید؛ ازینرو از حساسیت بیشتری نسبت به سایر متون برخوردار است. قرنهاست که روش هرمنوتیک در عرصه کشف راز متون مقدس جایگاه درخورتوجهی داشته است. هدف پژوهش حاضر این است که با رویکرد هرمنوتیکی و با شیوۀ تطبیقی و تحلیلی به بررسی سه شرح و تفسیر: قزوینی، فیضالاسلام و مکارم شیرازی و همکارانشان از نامه 53 نهجالبلاغه بر مبنای چهار قانون هرمنوتیکی <em>امیلیو بتی</em>:استقلال هرمنوتیکی موضوع، تمامیت معنا، فعلیت فهم و مطابقت هرمنوتیکی معنا، بپردازد تا در نهایت میزان پایبندی شروح یادشده به چهار قانون هرمنوتیکی بتی را نشان دهد.<br /> نتایج پژوهش حاکی از آن است که علیرغم رعایت قوانین هرمنوتیکی<em> بتی</em> در سه شرح و تفسیر یادشده، هدف هر سه شارح تمرکز بر متن اصلی بوده است. این امر نشان میدهد که رویکرد شارحان و مفسران در شرح و تفسیر نامۀ 53 امام علی– علیهالسلام- مؤلفمحور بوده نه مفسرمحور.
نهجالبلاغه,هرمنوتیک,قوانین هرمنوتیکی امیلیو بتی,نامه 53,شرح و تفسیر
https://nab.basu.ac.ir/article_2821.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2821_44d43c0eda3897136418660304e8aad2.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
نگرشی به شکلگیری حکومت حضرت علی(ع) از منظر حقوق عمومی
69
88
FA
آیت
مولایی
استادیار، گروه حقوق دانشگاه بوعلیسینا
ayet.publiclaw@gmail.com
10.22084/nahj.2019.18213.2206
«حکومت» ازجمله مفاهیم پرتنش و پربحث در حیطههای مختلف علوم انسانی، نظیر حقوق عمومی، است. به نظر میرسد بررسی نظریهها و آرای بزرگان تا حدودی بتواند از چالشهای نظری پیرامون این موضوع بکاهد. در میان شیعیان، حضرت علی(ع)، اسوۀ کمال از هر حیث بهشمار میآید و سیرۀ نظری و عملی آن حضرت از زوایای گوناگون برای زندگی امروزیِ ما پندآموز است. بنابراین در این نوشتار، درصددیم تا شکلگیری حکومت آن حضرت را از منظر حقوق عمومی به بحث و واکاوی بگذاریم. سؤال اصلی این است: پیامدهای شکلگیری حکومت در سیرۀ امام علی(ع) از منظر حقوق عمومی چیست؟ در پاسخ به این سؤال، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تلاش شده نخست به ذکر مستنداتی از سیرۀ آن حضرت، پیرامونِ شکلگیری حکومتش پرداخته شود. سپس پیامدهای حقوق عمومی چنین شیوهای از تشکیل حکومت بررسی شود. حاصل تحقیق آن است که شیوۀ شکلگیریِ حکومت حضرت علی(ع) در جامعۀ اسلامی بینظیر بود و سیرۀ آن حضرت دربردارندۀ اصول و مفاهیمِ حقوق عمومی، بهویژه مردمی بودن نظام سیاسی، عقلانی بودن حکومت، غیرقدسی بودن حکومت، امانی بودن مسند حکومت و حق حاکمیت مردم بوده است.
حکومت,نهجالبلاغه,بیعت,مردمسالاری,خلافت
https://nab.basu.ac.ir/article_2822.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2822_57c3e1df1d03187d7db98fed20c00ae3.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
واکاوی مقولۀ آگاهیبخشی در نامههای امام علی(ع) به مردم براساس روش تحلیل محتوای کیفی
89
107
FA
زینب
نریمانی
دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
narimani14@chmail.ir
علی باقر
طاهری نیا
استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
btaheriniya@ut.ac.ir
10.22084/nahj.2019.15401.1987
آگاهیبخشی بهعنوان یکی از کارکردهای مهم و اساسی رسانهها، ازجمله روشهای تربیتی اسلام برای تحقق عدالت اجتماعی است که تبیین آن با استفاده از روشهای متنکاوی علمی و بر اساس اسناد معتبری چون مکاتبات امام علی(ع) میتواند راهگشای فهم عمیق در آن باشد. مقالۀ حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرمافزار MAXQDA به تحلیل و واکاوی مقولۀ آگاهیبخشی پرداخته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که با توجه به بسامد بالای مضامین در مقولة آگاهیبخشی در مقایسه با دیگر مقولههای مطرح در نامههای امام به مردم، حضرت در میان روشهای تربیتی برای تحقق عدالت اجتماعی بالاترین میزان توجه را به روش آگاهیبخشی داشتهاند. مقولة آگاهیبخشی در این نامهها شامل سه زیرمقوله است که این زیرمقولهها عبارتند از: روشنگری در خصوص ولایت و امامت، افشاگری سیاسی در خصوص مخالفان و دشمنان و تبیین سبک زندگی پرهیزگاران. با توجه به اختصاص 87.77 درصد از مضامین به دو زیرمقولة روشنگری و افشاگری سیاسی میتوان به این نکته دست یافت که اولویت حضرت در آگاهیبخشی به مردم، اعتلای بینش سیاسی آنان بوده است. بررسی کاربرد عبارات در هر بافت، بسامد مضامین، تشبیهها و استعارهها، قیود تأکیدی، اطناب و ایجاز و... لایههای پنهان معنایی هر بافت از کلام حضرت را بیشتر آشکار نموده است و بدینترتیب با تمرکز بر لایههای پنهان معنایی، اولویتها و تاکتیکهای حضرت در آگاهیبخشی به مردم و موضعگیریهای ایشان در خصوص وقایع بیشتر نمایان گردیده است.
آگاهیبخشی,نامههای امام علی(ع),تحلیل محتوای کیفی,نهجالبلاغه
https://nab.basu.ac.ir/article_2823.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2823_6f60df32ec74223f5f18cbacb23a38e5.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه
2345-5233
2345-5241
7
26
2019
08
23
همپایگی تشبیهات در خطبههای نهجالبلاغه
109
126
FA
زهرا
راه چمنی
دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی، مشهد
zahrarahchamani@gmail.com
مرضیه
آباد
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی، مشهد
mabad@ferdowsi.um.ac.ir
10.22084/nahj.2019.17711.2164
تشبیه یکی از زیباترین فنون بیان است که نمود فراوانی در خطبههای نهجالبلاغه دارد و در راستای سهولت درک معنا و اقناع مخاطب بهکار میرود. یکی از ویژگیهای سبکی تشبیهات خطبهها، استفاده فراوان از ساختهای همپایه است، همپایگی از زیرشاخههای لایه نحوی سبکشناسی است و در ساختهایی رخ میدهد که دو یا چند واژه، گروه و یا جملهواره با حروف ربط همپایهساز به یکدیگر مربوط شوند و در یک وظیفۀ دستوری قرار گیرند. حدود نیمی از تشبیهات خطبهها در ساختهای همپایه پدیدار شدهاند که برخی از آنها تشبیهات متوالی و برخی دیگر مشبهبه تشبیهات جمع هستند. این ساختها با اشکال و اهداف گوناگون در ساختهای دوسازهای، سهسازهای، چهار سازهای و زنجیرهای بهکار رفتهاند که در پیامرسانی تشببیهات و انتقال معنا به مخاطب، نقش بهسزایی دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ساختهای همپایه در تشبیهات خطبههای نهجالبلاغه بپردازد و تأثیر همپایگی را در انتقال پیام و اندیشه مورد نظر امام(ع) بیان دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حرف ربط همپایگی تشبیهات در اکثر موارد حرف «واو» است و میان سازهها رابطههایی نظیر ترادف، تضاد، افزایش، تسویه و نفی وجود دارد. همپایگی نحوی نقش بهسزایی در همپایگی آوایی و موسیقایی کردن تشبیهات دارد. صنایع بدیعی ازجمله سجع، جناس، تضاد، تقابل و... در میان سازههای همپایه بهچشم میخورد که میتوان گفت همپایگی بلاغی تشبیهات با همپایگی نحوی و آوایی پیوند خورده است.
امام علی(ع),تشبیهات,خطبههای نهجالبلاغه,ساخت همپایه,سازه
https://nab.basu.ac.ir/article_2824.html
https://nab.basu.ac.ir/article_2824_44bb616ed25a98f85c017323a8a78f9f.pdf